سخنی با خدا

ساخت وبلاگ
 فاصله بین عرش و فرش چند متر بیشتر نیست چه تو عرش باشی و چه رو فرش بالاخره انسانی، اما چه ویژگی هایی این فاصله چند متری را بوجود آورده ؟ یقینا آدمیت، که در ظاهر یک واژه ی چند حرفیست اما در باطن در بردارنده ی میلیون ها معنی و مفهوم .آدمیت دربردارنده تمام ویژگی های الهی است که یک انسان کامل را میسازند یعنی: اخلاق مداری، وجدان، گذشت و ایثار، فداکاری، مهربانی و صمیمیت، دوستی، کمک به هم نوع و تلاش برای رفاه خود، خانواده و دیگران و میلیون ها صفات دیگر .اینها علت ایجاد این فاصله بین عرش نشینان و فرش نشینان است. اما در زندگی دنیوی علت ایجاد این فاصله تغییر کرده. یعنی دیگر انسانیت و شرافت و معرفت ارزشی ندارد و چند تکه کاغذ که با نام پول از آن یاد میکنند، ایجاد کننده ی فاصله بین عرش و فرش شده . براستی این تکه کاغذ بی ارزش ، ارزش این تحول بزرگ را دارد؟ پولی که انسان خود بوجود آورده و خودش هم برده آن شده . من نمیگویم پول بد است، نه اصلا، پول خیلی هم خوب است اما نه اینکه برده ی پول شوی و افسارت را دستش بدهی تا به هر راهی که خواست ، تو را بکشاند و یا اینکه ویژگی های الهی یعنی انسانیت و معرفت و شرافت را به پول بفروشی و ویژگی هایی که عرش و فرش حقیقی را میسازند را با لذات دنیوی و شادی های زود گذر آن تعویض کنی. بلکه میتوانی افسار پول را به دست گیری و با آن در راه های الهی و کمک به خلق خدا قدم برداری سخنی با خدا...ادامه مطلب
ما را در سایت سخنی با خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shabtaabsaze بازدید : 40 تاريخ : يکشنبه 3 دی 1396 ساعت: 15:29

دلنوشته ای از جنس قطرات باران همیشه شنیدم که میگن مرد که گریه نمی کنه ! اما به نظر من گریه مرد و زن نداره ، گریه معجزه خداست که بتونی آرام بشی و بدون عقده و دلشوره به کارهایت ادامه بدی و یا حتی بهتر از پیش کار کنی .اشک هایی که به زیبایی مروارید دریا و به پاکی قطرات باران ، از چشمان انسانی غمگین جاری می شوند معنایی به اندازه یک اقیانوس دارند و آرامشی صدها برابر از درد دل . این قطرات بی رنگ و معنادار اشک ، روح انسان را آرام و افکارش را روشن میکنند . وقتی بغض گلویت را میگیرد و فکر میکنی که دیگه آخر دنیاست و آخر همه امیدها و دیگر کسی نیست که به فریادت رسد ، آن گاه ندایی درونی تو را به سوی خدا می خواند ، خدایی که همیشه هست ، بیدار و هوشیار و وقتی درک کنی که آن سوی نا آرامی ها خدایی هست که داشتنش جبران همه ناکامی هاست ، درآن لحظه قطرات اشک که از توکل برخدا برگونه ات نشسته ، جاری میشوند و تو را آرام میکنند ، آرام و آرام تر .پس از گریه نترس .  اما بدون که اشک مقدسه و نباید برای هر کسی ریخته شود .گاه گاهی یک قطره اشک فاصله ی بین انسان گناهکار و خداست که با توبه جاری میشود و ارزش صدها سال نماز را دارد و گاهی اوقات فاصله ی بین دل آشوبی و دل آرامی است و گاهی هم فاصله ی بین رفتن سخنی با خدا...ادامه مطلب
ما را در سایت سخنی با خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shabtaabsaze بازدید : 33 تاريخ : يکشنبه 3 دی 1396 ساعت: 15:29

حتما نباید پولدار باشی یا بازیگر، خواننده، سیاستمدار و یا اینکه لباسهای اشرافی و عجیب و غریب تنت باشه و ماشین و خانه گران داشته باشی تا خاص باشی . هر کسی میتونه خاص باشه ، فقط باید تلاش کنه تا راه خاص بودن را پیدا کنه . کافیه که خوب باشیم. آره همین که خوب باشیم ، خاصیم . بگذار بقیه بد باشند ، تو خوب باش . اگه خوب باشی ، سال ها بعد از مرگت هم ازت یاد میکنند و این طوری میشی یک آدم خاص . در این دنیایی که بدی و بدی کردن و خوب نمایاندن آن شده شاهراه ذهن هر کسی و خوب بودن حقیقی کم است و دشوار، این دیوانه های عاقل نما بدون آنکه از دیوانگی خود خبر داشته باشند ، خوبان را دیوانه خطاب می کنند . در واقع خوب شدن ساده است اما خوب ماندن کاریست بس دشوار. اما با این حال ،خوب بودن از هیچ قانون پیچیده فیزیک و ریاضی پیروی نمیکند که درکش برای بعضی ها سخت باشه پس یعنی همه میتوانند خوب باشند . پس خوب باش بدون چون و چرا، بدون منت و مانند طلایی باش که اگر سالها در فاضلاب بماند باز هم عیار خودش را حفظ میکند . پس در این دنیای پر از آلودگی زندگی کن و عیار خودت را از دست نده و خوب باش و خوبی کن . سخنی با خدا...ادامه مطلب
ما را در سایت سخنی با خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shabtaabsaze بازدید : 33 تاريخ : يکشنبه 3 دی 1396 ساعت: 15:29

سلام دوستان به وبلاگ من خوش آمدید . امیدوارم از خواندن مطالب لذت ببرید و برخی از حقایقی که در ترافیک دنیا گم شده اند را دریابید . سلامتی همیشه با دارو بدست نمی آید گاهی اوقات درک عشق و یا یک لبخند ساده به مانند دارویی برای قلبهای بیمار است . قلبهایی سخنی با خدا...ادامه مطلب
ما را در سایت سخنی با خدا دنبال می کنید

برچسب : خودمونی, نویسنده : shabtaabsaze بازدید : 27 تاريخ : جمعه 28 مهر 1396 ساعت: 2:10

 آن کس که تو را شناخت جان را چه کند /  فرزند و عیال و خانمان را چه کند     دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی / دیوانه تو هر دو جهان را چه کند  براستی تو کیستی ؟ چیستی ؟ و از کجایی ؟ که هر گاه اسمت را میبرم قلبم به تپش می افتد و تنم داغ میشود و تمام وجودم س سخنی با خدا...ادامه مطلب
ما را در سایت سخنی با خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shabtaabsaze بازدید : 40 تاريخ : جمعه 28 مهر 1396 ساعت: 2:10